دانش آموخته حوزه ودانشگاه .دارای مدارج علمی اتمام سطح حوزه و کارشناسی ارشد مذاهب اسلامی/ با تجربه و تخصص در زمینه های "اطلاع رسانی و ارتباطات" ،"الهیات و معارف اسلامی" ،"روش تحقیق"، عضو هیات موسس وهیات مدیره انجمن کتابداری و اطلاع رسانی استان قم ، مدرس دروس عمومی و دروس کتابداری واطلاع رسانی ومباحث روش تحقیق و.../ دارای سابقه همکاری بانشریات مختلف /مدیر و مشاور برخی پایگاه های اینترنتی و عضو گروهای کارشناسی مختلف
بازدید امروز : 7
بازدید دیروز : 5
کل بازدید : 43221
کل یادداشتها ها : 24
پایگاههای اطلاعاتی
پایگاههای اطلاعاتی. پایگاه دادهها[1] یا پایگاه اطلاعاتی، ذخیرهای از پروندههای[2] حاوی اطلاعات گوناگون و مرتبط بهصورت یکپارچه[3] و مبتنی بر ساختار واحدی است که امکان جستوجو و بازیابی سریع اطلاعات را توسط رایانه پدید میآورد (3:10). پایگاه اطلاعاتی بهگونهای شکل میگیرد که تسهیلاتی را برای ذخیره، درج، حذف، اصلاح، روزآمدسازی، و بازیابی اطلاعات پروندهها توسط یک یا چند کاربر بهصورت اشتراکی و همزمان فراهم سازد. غالبآ مدارک موجود در پایگاه اطلاعاتی ارائهدهنده اطلاعات همه پدیدههای فیزیکی مانند کتاب یا سایر متون منتشر شده مانند آثار هنری، اشیای قدیمی، یا حتی اطلاعات مربوط به یک فرد (مانند مدارک استخدامی یا اسناد پزشکی افراد) را در بر میگیرد. به عبارت دیگر این اطلاعات میتواند، دادههایی کامل از این اسناد باشد (3:10). پایگاه اطلاعاتی را میتوان بر روی رسانههایی مانند لوح سخت[4] ، لوح لرزان[5] ، لوح یا نوار مغناطیسی[6] ، لوح نوری[7] ، یا هر ابزار دیگر ذخیره کرد (2: 71؛ 4: ذیل "پایگاه اطلاعاتی"؛ 5: ذیل "پایگاه اطلاعاتی"؛ 15: 412).
تاریخچه.
در اواخر دهه 1960 و اوایل دهه 1970 ایجاد نظام یکپارچه مدیریت اطلاعات بهعنوان هدفی واحد مطرح شد و پایگاههای اطلاعاتی با این قصد بهوجود آمد که بتواند امکان ترکیب پروندههای جدا از هم، ایجاد ارتباط، مدیریت، و استفاده مشترک از دادهها را فراهم سازد. در نتیجه، افزونگی اطلاعات تا حدودی کاهش یافت، صحت و یکپارچگی اطلاعات ذخیره شده تا حدی تأمین شد، و امکان دسترسی مستقیم به اطلاعات و بازیابی آن، بهکمک چند کلید، و گزارشگیری ساده نیز فراهم گردید.
در دهه 1970، بهسبب تراکم اطلاعات ذخیره شده و ضرورت بازیابی اطلاعات مورد نیاز، یکپارچگی اطلاعات و به حداقل رساندن تکرار آن در پایگاههای اطلاعاتی اهمیت بیشتری یافت و موجب شد که در تهیه برنامههای کاربردی، روشهای کارآمدتری نسبت به ذخیره و بازیابی اطلاعات ابداع شود و پایگاههای اطلاعاتی امروزی شکل گیرد. این پایگاهها دسترسی چندجانبه به اطلاعات، کنترل اطلاعات، سازماندهی مجدد، ارتباط میان عناصر اطلاعاتی، امنیت اطلاعات، تهیه گزارشهای پیچیده، و تهیه برنامههای کاربردی مستقل از داده را امکانپذیر ساخت. از دهه 1980، با توسعه دانش در زمینههاینظامهای خبره و هوش مصنوعی[8] [9]، تحولی در نظام ذخیره و بازیابی اطلاعات بهوجود آمد.
پایگاههای اطلاعاتی با استفاده از منطق صوری، نظام خبره، هوش مصنوعی، و زبان طبیعی امکان استنتاج منطقی از دادهها را به کاربران میدهند؛ و بدینترتیب، فنآوری نوین سبب ایجاد پایگاههای دانش[10] شده است (2: 18-35؛ 8: 105؛ 14: 1-12).
در ایران نیز از سال 1362، تلاشهایی بهمنظور ایجاد پایگاههای اطلاعاتی خودکار آغاز شد (6: 1-3) لیکن تا اواخر دهه 60 نتیجه ملموسی حاصل گردید. مراکز پایگاههای اطلاعاتی ایران در حال حاضر بهطور عمده حاصل تلاشها و کوششهایی است که از سال 1368 آغاز گردیده و تاکنون ادامه داشته است (1: 32).
اجزای پایگاه اطلاعاتی[11] . محیط پایگاه اطلاعاتی از اجزائی چون دادهها، سختافزار، نرمافزار، و کاربران تشکیل شده است. هر پایگاه اطلاعاتی مجموعهای از دادههاست که بهصورت یکپارچه مورد استفاده قرار میگیرد. دادههای هر پایگاه میان کاربران مختلف به اشتراک گذاشته میشود و از داده واحدی ممکن است برای مقاصد مختلف استفاده گردد.
مسائل زنان / پرسشگری و شبهه شناسی. موضوع: زنان - حقوقی - فقه و احکام/نویسنده: سید ضیاء مرتضویُ ناشر: میثم تمار، نوبت چاپ: دوم،تعداد صفحات: 144 صفحه، تیراژ: 2000 نسخه ،
معرفی کتاب:
در این کتاب نخست، ده نکته به عنوان درآمدی بر پرسشگری، شبههشناسی و آسیبشناسی زنان ذکر شده است. سپس دربارهی موضوع زن و خانواده و یکصد نمونه در هفت محور کلیات، فرهنگ و تاریخ، حقوق زنان، خانواده و ازدواج، آزادی روابط زن و مرد، حجاب و پاکدامنی، فیلم و هنر مطرح گردیده است. بخش پایانی نیز نقدی کلی و عمومی دربارهی نظریات و شبهههای یاد شده است.
------------
یکی از معروف ترین موضوعاتی که بیش از یک قرن است دستمایه دشمنان و ناآگاهان برای متهم ساختن اسلام و شریعت اسلامی شده، در نتیجه پرسش های زیادی را درون و بیرون جامعه اسلامی پدید آورده، موضوع زن و خانواده در احکام و آموزه های اسلام و جامعه اسلامی است. این امر از دوره ای آغاز شد یا گسترش یافت که جنبش دفاع از شخصیت و حقوق زن در اروپا شکل گرفت و موج آن، دیگر سرزمین ها از جمله کشورهای اسلامی را در بر گرفت و تحت تأثیر خود قرار داد. مروری گذرا بر تاریخ کشورها و جوامع اروپایی نشان می دهد که آنچه خاستگاه اصلی این جنبش بود و لااقل موجب گسترش و شتاب آن شد رفتار و نگاهی بود که این جوامع نسبت به زن داشتند و او را از بسیاری حقوق انسانی و اجتماعی محروم می دانستند. از این رو می توان حرکت اصلاح طلبانه زنان را واکنش و بازتاب رفتار با بانوان برشمرد، همان گونه که دین گریزی و دین ستیزی همین جوامع را (که در ظاهر، رنسانس اروپا و دهه های پس از آن به ارمغان آورد) ناشی از رفتار ارباب کلیسا و متولیان دینداری در قرون میانی دانست.
به عبارت دیگر کسانی از چند دهه گذشته به این سو خود را پرچمدار دفاع از شخصیت و حقوق و آزادی زنان می شمارند و بیش از همه انگشت اتهام را متوجه جهان اسلام و احکام آن می کنند که پیشینه نه چندان زیاد آنان (که حتی به یک قرن نمی رسد) مایه شرمساری آنها است؛ هم از این رو که چرا چنین نگاه و رفتاری به زن داشته اند، هم از این جهت که با آن پیشینه چگونه خود را پیشگام جنبش حمایت از زنان و حقوق آنان می شمارند، تازه جوامع اسلامی را با آن سابقه روشن، متهم به پایمال کردن حقوق زن می کنند؟! البته انصاف آن است که برخی رفتارها در جوامع اسلامی و گاه برخی دیدگاهها توانسته به این اتهامات و داوری های نادرست دامن بزند. از این رو نمی توان از هر آنچه گفته یا عمل شده، دفاع کرد. باید انتقاد و نقد را در ارزیابی سلوک جوامع دینی و برخی دیدگاههای گذشته و حال نیز داشت. هر چند به روشنی پیداست که بخشی از نگاهها و رفتارهای نادرست که گاه به نام دین و شریعت صورت می گیرد، بازتاب حرکت های تند و نادرستی است که خیزش آن در جوامع اسلامی، دلسوزان و هواداران شریعت و ارزش های دینی را نگران ساخته و به واکنش وا داشته است.
اینکه چرا و چگونه و بر اساس کدام مبانی و پیش فرض ها، دیری است انتقادات و خرده گیری های زیادی توسط مراکز و افراد به نظام حقوقی و ارزشی اسلام و مسلمانان صورت گرفته و انگیزه آنان چه بوده، موضوعی درخور توجه و بررسی است که باید در جای خود مورد کنکاش قرار گیرد، اما اینکه ماهیت این اشکالات چیست و چه مقدار آن به عملکرد جوامع دینی برمی گردد، یا چه مقدار به برداشت ها و دیدگاههای موجود، نیز کدام یک به اساس دین و ارزش های قطعی آن، یا چاره چیست و چه باید گفت و چه می بایست کرد، موضوعی است که می تواند و باید مورد توجه و اهتمام قرار گیرد؛ جدای از اینکه اشکال از سوی کیست و با چه انگیزه ای است.
اینک دهها سال است که از یک سو آگاهان و دانشمندان اسلامی با بهره گیری از رسانه های گروهی و فضاهای تبلیغی به طرح و بررسی این گونه پرسش ها و شبهه ها و خرده گیری ها پرداخته اند، از سوی دیگر مصلحان دینی و دست اندرکاران مدیریت های فرهنگی، حقوقی و اجتماعی تلاش کرده اند کاستی های موجود در جوامع اسلامی را کاهش داده و برای بهبود جایگاه وضع زن و خانواده چاره اندیشی کنند؛ هم در سطح قانونگذاری و بهینه سازی نظام های حقوقی و هم در سطح فرهنگ سازی و مبارزه با نگاهها و برداشت های نادرست و باورها و فرهنگ های غلط. بخشی از این مهم، دستاورد بازخوانی منابع و بازنگری در برداشت ها و دستاوردهای علمی ـ پژوهشی پیشینیان بوده است. معلوم است بازخوانی ها و بازنگری ها به ویژه اگر خارج از چارچوب موازین پذیرفته شده باشد و به شکل بی ضابطه و همراه با آمیزه ای از نبود یا کمبود پای بندی به مبادی شرع و ارزش های دینی صورت گرفته باشد، بدون واکنش و پاسخ نخواهد ماند. از این رو دست کم در صد سال گذشته یکی از موضوعات پردامنه در محافل و مراکز علمی دینی (که همواره نگاههای گوناگون و ناهمگون را به سوی خود دوخته و آثار قلمی بسیاری را بر جای گذاشته) مسئله زن و حقوق خانواده می باشد؛ چه آنان که زبان به ارزیابی و نقد دیدگاههای موجود و حتی متون دینی گشوده اند، و چه کسانی که به ردّ شبهات و پاسخ به پرسش ها و دفاع از شریعت و احکام موجود پرداخته اند.
آن همه کتاب و مقاله منتشر شده و سخنان بسیاری که گفته شده، نیز مواضع اتخاذ شده و برخوردهای علمی صورت گرفته که هنوز ادامه دارد، نشان از گستردگی موضوع، جدّیت و حساسیتی است که طرف های قضیه دارند. از این رو نباید آن را موضوعی کهنه و خاتمه یافته یا کمرنگ و یا محدود به یک یا چند کشور و جامعه شمرد. آنچه بر شدت و گستره و اهمیت چالش می افزاید این امر روشن است که موضوع زن و خانواده و مباحث پیرامونی آن، موضوعی ذهنی و به تعبیری، کتابخانه ای و یا محدود به یک منطقه یا قشر نیست بلکه موضوعی جاری در همه عرصه های زندگی و جامعه می باشد، چنان که تفاوت نگاه، هر چند جزیی باشد تأثیر مستقیمی بر خانه و جامعه می گذارد.
آنچه در این فرصت محدود مورد نظر است، نه پرداختن به هر آنچه در این زمینه گفته شده و نه گزارش همه پرسش ها و شبهات و نقدهاست، نیز نه پاسخ تفصیلی به برخی شبهه ها، یا انتقاد از مقطع تاریخی خاص که چرا فرصت بروز و گسترش شبهه افکنی به وجود آمده است. هدف ارائه تصویری اجمالی و مستند از تازه ترین شبهه ها و پرسش هاست که درون جامعه اسلامی ما، در مقطع زمانی پنج سال اخیر، در سطح مطبوعات مطرح شده و بیشتر از سوی کسانی ابراز شده که در متن جامعه و در کنار ارگان های تبلیغی رشد یافته اند، ولی معلوم است گاه آگاهی لازم به موازین بدیهی فقه و شریعت ندارند، یا پای بندی به آن را لازم نمی دانند.
این مرور گذرا، هم می تواند ما را به ذهنیت موجود بخشی از افراد ـ که دست کم در لایه هایی از جامعه به فرهیختگی شناخته می شوند ـ آشنا کند و هم بیش از گذشته به چاره جویی کلی و منطقی بکشاند، نیز به صورت موردی و تفصیلی به وظیفه هدایتگری و پاسخگویی و دفاع عالمانه از احکام دین به ویژه اگر از مسلّمات و قطعیات باشد، وا دارد.
روشن است نه پرسش ها و شبهه ها منحصر در این چالش ها است و نه بسیاری از آنها نوپیداست، چنانکه زاییده یک فضای سیاسی یا فرهنگی خاص نمی باشد. پیش از بازگویی متن خرده گیری ها و شبهه ها و پرسش ها و نظریات، لازم است در باره اصل موضوع پرسشگری، پاسخگویی، شبهه شناسی و آسیب شناسی، نکاتی مورد توجه قرار گیرد. پس از طرح اشکالات و شبهات نیز پاره ای نکات در ارزیابی و پاسخ اجمالی آنها ارائه خواهد شد. از این رو کتاب در سه بخش سامان می یابد:
أ) نکات کلی در باب شبهه شناسی مسائل زنان؛
ب) گزیده ای از شبهه ها و پرسش ها و نظریه های موجود؛
ج) ارزیابی و پاسخگویی گذرا به گزیده یادشده.
فهرست: